فرهنگ نامه لغات مالى

 

A B C D E F G H I K L M N O P Q R S T U V W Y Z
 

سابقه تراکنش هاي مالي فرد در بانک يا يک شرکت کارگزاري فردي که به طور معمول براي شرکت کارگزاري کار مي کند و قانوناً اجازه دارد از طرف مشتري خريد و فروش هاي مالي انجام دهد حجم ابزارهاي مالي در يک دوره زماني مشخص کل تقاضا براي کالا و خدمات توليد شده در يک بازار اقتصادي در يک دوره زماني. اين شامل تقاضاي مشتريان براي اقلام با دوام يا بي دوام، سرمايه گذاري انجام شده توسط شرکت ها و کالاهاي سرمايه اي، هزينه کرد دولتي در کالاها و خدمات عمومي، و ما به التفاوت صادرات و وا شاخصي از کل عرضه کالا و خدمات توليد شده در يک بازار اقتصادي از منابع داخلي که قادر به پاسخگوئي ميزان کل تقاضا هستند يک سفارش Future که به کارگزار دستور مي دهد کل سفارش را تکميل کند يا اصلاً آنرا انجام ندهد ضريبي براي سنجش عملکرد تصحيح شده بر اساس ريسک يک ارز يا آپشن سهام. يک آلفاي بالا نشان مي دهد که عمليات بهتر از آنچه بتاي (تغيير پذيري) آن پيش بيني کرده بود، انجام شده است آپشني که مي توان آنرا در هر زماني پيش از پايان دوره اعتبار استفاده کرد، در مقابل آپشن اروپائي که فقط در زمان خاصي (معمولاً در پايان زمان اعتبار) قابل استفاده است خريد و فروش همزمان يک ابزار مالي مشابه (يا هم ارز) در بازارهاي مختلف براي سود بردن از تفاوت هاي قيمت قيمت پيشنهادي ارز يا ابزار مالي دستوري که به کارگزار داده مي شود مبني بر اينکه ارز يا ابزار مالي را به بهترين نرخ موجود بفروشد يا بخرد دستوري که به کارگزار داده مي شود مبني بر اينکه ارز يا ابزار مالي را به همان نرخ يا بهتر بفروشد يا بخرد يک دستور خريد يا فروش که بايد با بهترين نرخ موجود در بازار انجام شود. به اينها دستورات بازار هم گفته مي شود آپشني که قيمت ثابت / تعيين شده آن برابر يا نزديک نرخ فعلي بازار ابزار مالي است در سفارشات محدود، يک دستور خريد دور از بازار با قيمتي پايين تر از نرخ جاري بازار، و دستورات فروش با نرخي بالاتر از نرخ جاري بازار داده مي شود. اين چنين دستورها معمولاً براي اجرا در بعد هستند